|
دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, :: 13:45 :: نويسنده : امیر
حوا خونه تنها نشسته بود که صدای زنگ در خونه رو زدن/ حوا گفت: آدم تویی؟؟
آدم گفت:دِ نَه دِ جنتی ام برات سیب آوردم
میگه : آره
میگم : بریزمش دور ؟
میگه : دٍ نه دٍ بزار تو یخچال بابات میاد میخوره
دكتر گفت خب انگشتتو بكن تو حلقت بالا بيار
گفتم دِ نَه دِ اگه به اندازه يه انگشت جا داشتم كه يه نصفه موز ميخوردم!
دِ نه دِ ! یه شورت پاش کن جلو مهمونا خجالت نکشه!!!
برای اثباتش مقداری مشروبات الكلي رو خواست به خورد یک خر بده.
اما خر از خوردن مشروب امتناع کرد. پدر رو کرد به پسرش و
گفت:پسرم ببین. حتی این خر با خریت خودش این مشروب رو نخورد.
چطور یک انسان باید این مشروب الكلي رو بخوره در حالی که خر هم نمی خوره؟
سنگ می زنی فاتحه می خونی ؟ بهش گفتم د نه د کلیدامو جا گذاشتم دارم در می زنم ...
غضنفر ميگه:د نــه دِ حداقل صبر کن من برم قايم شم!
ترکه میگه:د نـــه د این تخم مرغه موکتش کردن!!!
میگه : همش تو فیسبوکی با دوستات می فیسبوکی
منم گفتم: پ ن پ من مارک زاکربرگم دارم اوضاع کاربران فیسبوک رو چک میکنم
یه وقت کم و کسری نداشته باشن
بابام گفت د ِ نــه دِ اگه تو زاکربرگ بودی پول شارژ ای دی اس ال رو از من نمیگرفتی
من گفتم : شما هم د ن د رو میدونی؟
گفت: پ ن پ فقط تو میدونی
میگم : 12-11 میام!
بابام میگه :دِ نـَـه دِ ، حالا خودت به درک اون دختره صاحاب نداره ..؟
گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل.. میگم د نـَـــــــــــه د مگه آدم با کباب میره تو چلو کبابی...... ![]()
![]() |